شایعه حمله هوایی به سبزوار کذب است فرماندار مشهد: سفر‌های زمینی به مشهد افزایش یافته است | مشکلی بابت اسکان مسافران نداریم بازدید سرزده استاندار خراسان رضوی از فرودگاه بین‌المللی مشهد (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) بازدید فرماندار مشهد از پمپ‌بنزین‌های مستقر در محور‌های مشهد به چناران | سوخت‌گیری عادی خودرو‌ها در جریان است عضو شورای اسلامی شهر مشهد: ما اهل پناهگاه نیستیم، وسط میدان منتظر فرمان ولی امر مسلمین می‌مانیم عضو شورای اسلامی شهر مشهد: امیدوارم وعده صادق سه مستمر و قوی‌تر باشد عضو شورای اسلامی شهر مشهد: جمهوری اسلامی ایران دست برتری آتش را دارد مشهدالرضا (ع) و روز‌های تاریخی پیش رو ماجرای انهدام شیء ناشناس در آسمان مشهد چه بود؟ (۲۴ خرداد ۱۴۰۴) سفره غذای ۴۰ هزار نفری عید غدیر در پارک ملت مشهد گسترده شد (۲۴ خرداد ۱۴۰۴) خبر کشف وانت حامل مواد انتحاری در مشهد، کذب است | مشهد در امنیت کامل است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۲۴ خرداد ۱۴۰۴) | تداوم روند افزایش دما تا روز سه‌شنبه فرماندار مشهد: شهر در شرایط بسیار نرمالی قرار دارد | آماده خدمت‌رسانی و مدیریت بحران هستیم شرایط پیچیده طارمی در اینتر بعد از حمله جنایتکارانه اسرائیل به ایران از غدیر تا قدس؛ مشهد هم‌پیمان ولایت و مقاومت | اجتماع شبانه مردم در حمایت از وعده صادق ۳ در میدان شهدا مشهد + فیلم حال‌وهوای موکب‌های غدیر در شهر مشهد و شادی مردم از عملیات وعده صادق ۳ + فیلم فعالیت رایگان حمل‌و نقل عمومی مشهد | افزایش فعالیت خط ۳ قطارشهری تا ساعت ۲۲ امشب و فردا شب (۲۳ و ۲۴ خرداد ۱۴۰۴) بیانیه شورای اسلامی شهر مشهدمقدس در محکومیت تجاوز رژیم صهیونی به جمهوری اسلامی ایران مردم مشهد مقدس در محکومیت حمله وحشیانه اسرائیل به خیابان آمدند + فیلم (۲۳ خرداد ۱۴۰۴) سرویس‌دهی رایگان حمل‌ونقل عمومی مشهد برای راهپیمایی مردم مشهد (۲۳ خرداد ۱۴۰۴) برگزاری راهپیمایی گسترده مردم مشهد در محکومیت حمله اسرائیل به ایران (۲۳ خرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

کوچه یزدی ها، یزدی نداشت

  • کد خبر: ۱۳۰۴۹۵
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۹
کوچه یزدی ها، یزدی نداشت
ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش.

ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش؛ و حتی بعد‌ها که تابلودار شد، یک خاطره دیر و دور و محوی توی حافظه ام مانده که انگار شبی به اورژانس آدرس «کوچه یزدی ها» را داده بودیم و همیشه وقتی به آن شب فکر می‌کنم، تصویر ماشین لکنته اورژانس آن ور خیابان توی خاطرم می‌آید -گمان کنم کلش خیالات است و آن وقت هم اورژانس را ندیده بودم- که معطل مانده بود و نمی‌فهمید کجای این محله «کوچه یزدی ها» ست. من راستش هنوز هم نفهمیده ام که چرا به کوچه ما می‌گفتند «کوچه یزدی ها».

چون از سر کوچه که حساب می‌کردی از «غلومحسینِ علِزغَر» که همان غلامحسین پسر علی اصغر باشد، تا «عباس علِزغَر»، برادرش و «اکبرِ ممد» و ما و خانواده شهید نصراللهی و بی بیِ خودمان و به گمانم حتی «عباسِ جنگی» همگی قاینی بودیم؛ و اصلاً کوچه یزدی ها، یزدی نداشت انگار، یا اگر هم داشت، در رقابت با قاینی‌ها انصاف این بود که اسم قاینی‌ها بیفتد توی دهن همه.

اسدا... – که ما اسُلّلا صدایش می‌کردیم – پسر غلومحسین علِزغَر بود. یعنی به حساب آن موقع که انگار هزار سال پیش بوده، می‌شد اسُلّلای غلومحسین. او آن موقع بازیگر یکه تاز و پیروز بلامنازعِ همه میدان‌های توشله بازی و پاسوربازی بود؛ و البته فوتبال که همیشه ته کوچه‌های چمن، وسط خیابانی که شصت متری خوانده می‌شد، در جریان بود؛ و یک بار که به صرافت متر کردن «شصت متری» افتادیم، به زور و زحمت بیست متر می‌شد، ولی هیچ کس نفهمید اول بار چه کسی به آنجا شصت متری گفته.

تابستان، فصل شصت متری بود و فصل دشتِ اسدالله. ته خرداد یک توشله بزرگ قرض می‌کرد و می‌افتاد وسط کارزار. این آخرها، اما کمتر کسی پای رقابتش می‌آمد.

این قدر که از مجبوری افتاده بود به آوانس دادن و شُل بازی کردن. آن اوایل ولی، صبحِ روز اول با همان توشله قرضی می‌افتاد وسط ماجرا و دم غروب که کر و کثیف برمی گشت طرف خانه شان، جیب‌های ورقلمبیده اش پر بود از جیرینگ جیرینگِ صدای توشله‌هایی که به هم می‌خوردند. بیشترشان سه رنگ، که امان از توشله سه رنگ و ارج و قُربش.
ادامه دارد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->